ماجراهای ما
دیشب خانم خانما با عروسکشون صاف زدن تو چشم ما و خلاصه دردسرتون ندم می دونم مامانا همه شون یه همچین تجربه ای دارن
بعدش اومده میگه ناز.....ناز.... چشم منو ناز کرده و دو تا بوش ابدار به معنی واقعی
(که اونم می دونم مامانا تجربشو دارن)تو چشم ما کرده و در نهایت عروسکش رو که یک پنگوئن نوک دراز هست اورده گذاشته رو سینه ام و مثلا شروع کرده بهش شیر دادن اونم با صدای ملچ مولوچ!!!!!که یعنی الان من و پنگوئن و الینا همه با هم دوستیم
بله اینجوری هاست دیگه..............
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی