من الینا طاهری 48 ساعته پاکم!!!!
بالاخره یک پروسه سنگین رو انجام دادم و اون از شیرگرفتن دختر طلایی بود.....روش کار اینطوری بود که پنجشنبه مدیر گروه محترم فرمودن که دیگه باید از شنبه تا ساعت 3.5 الی 4 در دانشکده حضور داشته باشم این مساله خیلی فکرم رو مشغول کرد پس الینا چی؟؟؟؟شیرش چی؟؟؟؟
روزای قبل در مورد از شیر گرفتن الینا با مامانم صحبت کرده بودیم و قرار شده بود از این قطره های تلخ کننده استفاده کنم این بود که علیرغم میل باطنی رفتم داروخانه و یه چیزی گرفتم به اسم لاک تلخ که دور از جونتون مزه زهره مار می داد اومدم خونه و با دلی شکسته به الینا شیر دادم و هی گریه کردم مامانم می پرسید محلول رو زدی هی می گفتم باشه الینا بخوابه ....باشه الینا بیدار شه .....باشه دوباره شیر بخوره خلاصه ساعت 6 عصر روز پنجشنبه بود که ما این محلول رو به موضع مورد نظر!!!زدیم و الینا رو سرگرم کردیم تا ساعت 7.5 که دیگه گیر سه پیج داده بود مم ...مم ...
تا مم رو گذاشتم دهنش دو تا مک زد زد زیر گریه و بالا اورد....
و دیگه سینه نگرفت.....به همین راحتی حتی نق نق هم نکرد فقط یه کم بی حوصله شده بود و می خواست مم ها رو ببینه و سرش رو بذاره روشون همین
از دیروز هم تا میگه مم میگم یادته اه شده میگه ها!!!بعد بی خیال میشه
الهی مادر بمیره برات عزیزم ولی راحت شدی دخترم دیگه وابسته به من نیستی
اما من
دارم میمیرم از درد سینه های پر شده که محتاج لب های کوچیک تو هستن از غصه از پریشانی
از اینکه دیگه صدای گرم نفس هات رو کنارم نمی شنونم
از اینکه دیگه چشمای خمارت رو که به من نگا می کرد نمی بینم
از اینکه دیگه دستهای گرمت رو که موقع شیرخوردن نوازشم می کرد حس نمی کنم
از اینکه دیگه نمی تونم سرم رو بکنم لای موهات و نفس بکشم
از اینکه دیگه مادر شیرده نیستم تا خدا به لطف موجوی پاکی مثل تو به من نظر لطف داشته باشه
همه چی تموم شد در 22 ماهگی ....
خدایا شکرت که به من این عنایت رو کردی که بتونم 22 ماه تمام از شیره وجودم به دخترم شیر بدم
ممنون که مثل همیشه منو شرمنده الطاف خودت کردی که بچه ام موقع از شیر گرفتن اذیت نشه
دخترم این 22 ماه شیر حلالت باشه ببخش اگر مادر نتونست بیشتر از این در خدمتت باشه عزیزم اما بدون دوست دارم دخترم شیر دادن و قطع کردن اون هیچ تاثیری بر رابطه ما نداره عزیزم فقط دلم تنگ میشه برای اون یکی شدن ها ........